در مجاورت عشق

متن مرتبط با «سه نقطه ای ها» در سایت در مجاورت عشق نوشته شده است

بیست و چهارم دی ماه ...

  • هی لسن! امروز شاگردم نیومد و در نتیجه نه تونستم به تفریحم برسم نه تدریس! فقط علاف شدم و خدا لعنت کنه همچین شاگرد بوقی رو! این همونه که خیلی دوسش داشتم. حالا یه مدته منو مسخره خودش کرده! دختره ی بووووق, ...ادامه مطلب

  • ای جانم :)

  • هی لسن، چطورین؟! بعد از مدت ها بالاخره لپتاپو روشن کردم و شروع نوشتن! :) لعنتی ها چقدر دلم واسه پست بلاگی تنگ شده بود :) چقدر دلم واسه تپ زدن رو کلیدهای نرم و لطیف لپتاپ جانم تنگ شده بود ... از وقتی گ, ...ادامه مطلب

  • مای فیلینگز ...

  • هی لسن سلام، من دوباره اومدم :) امروز کتاب استادینگ د ناول رو تموم کردم. لعنتی، درسته کم حجم بود ولی خیلی سخت بود ... هوف پوف واقعا ... لعنتی انگلیش خوندن دو سه برابر فارسی تایم و انرژی می گیره ... لع, ...ادامه مطلب

  • هی لسن، اینجا کسی هست که

  • بازی اساسین کریدو بشناسه و بازی کنه؟! لعنتی ها من دارم بازی می کنم، جاتون خالی ... حس نایسیه ... بازی تو زمان بریتانیای قدیمه، نیمه ی قرن هجده ... عشق منه ... :), ...ادامه مطلب

  • یه جورایی برگشتم ...

  • هی لسن، حس می کنم دوباره به دنیای متروک وب نویسی روی بیارم ... اینستا رو نمی دوستم چون کسی نمی خونه و فقط لایک می کنن و اینجا ... نمیدونم ... همین الان که می نویسم، هوس آو کاردز می دیدم دوباره از فصل , ...ادامه مطلب

  • شاندلم! شاندل به فرانسه یعنی شمع ...

  • هی لسن، داره بارون میاد شر شر و من نشستم کنار بخاری و حس می کنم بلاگر بودن چقدر خوبه و چقدر می تونه یه وبلاگ متروک، مرموز و دنج باشه واسه نوشتن ... دور از غوغای جهان، دور از اینستا و شلوغی هاش، مگه نه, ...ادامه مطلب

  • عایا هنوز

  • دوست دارین منو بخونین؟! دوست دارین بنویسم؟!, ...ادامه مطلب

  • خلسه ی ژوکوند ...

  • در حالی که از این ترک ناب (از سری ساوندترک های سریال هوس آو کاردز!) سرشارم ... سعی می کنم و کلید های نرم و دوست داشتنی لپتاپم رو به گرمی می فشارم و شروع می کنم به نوشتن ... تا همین چند دقیقه پیش داشتم, ...ادامه مطلب

  • اینگونه است جهان من ...

  • دارم یه ترک هاوس می گوشم و به این فکر می کنم که چطور برنامه ریزی کنم که نزدیک به هزار وبلاگ رو بخونم! هی، من باید همشونو بخونم چون من دانشجوی ادبیات انگلیشم! چون من کرم کتابم ... کرم واژه دارم! هرچی ه, ...ادامه مطلب

  • تنهایی دو نفره

  • (قبل از اینکه برم بیرون فایل صوتی صدای قشنگشو واسش فرستادم ...) وقتی برگشتم دیدم نوشته: - وااااای :) این کجا بوده؟! + واااای :) چرا واااای؟! - سورپرایز بود + اره دقیقا فرستادم که سورپرایزتون کنم چون صداتونو دوست دارین، قشنگ بود :) ؟! - نه اینقدر هام جالب نیس صدام + قبلا که اون فایل شعر خوانی تونو فرستادین، گفته بودین وقتی به صدای نایس خودم گوش می کنم لذت می برم. منم اینو فرستادم که سورپرایز بشین ... ناراحت که نشدین یه وقت؟! ... + اینو هیچکس به جز من نداره، همه که مثل من نیستن :) + می دونین، من ویس اکثر کلاس هامو دارم برای روزی که زمان خیلی گذشت و دلم تنگ شد ... تنها صداست که می ماند :) - ممنون که فرستادی، نگهش می دارم، واسه منم خاطره میشه ... + اوهوم حتما :) .... نظرت چیه؟! چه حسی از این مکالمه گرفتی؟! اولین چیزی که تو ذهنت اومد چی بود و بعدش؟! ... هرچی به ذهنت رسید بگو پلیز ... , ...ادامه مطلب

  • عاشقانه هام ... دلخوشی هام ...

  • همین الان از بیرون اومدم ... ساعت هفت رفتم خونه یکی از دوستام ... حرف های دو نفره و دیدار بعد از مدت ها ... کلی حرف زد، از خودش، خونوادش، مهرداد، رامین و تموم غصه هاش ... یکمی اشک ریخت و حسابی سبک شد و دل منم اروم گرفت که تونستم شنونده ی خوبی باشم ... خیلی خوشحالم که واسه همه شنونده ی نایسی ام ... عاشق اینم که هرکی می خواد حرف بزنه و یه سنگ صبور می خواد اول یاد من می افته :) ... هی گفت و من سیگار کشیدم ... هی گفتم و اون قلیون کشید ... چیپس فلفلی و پفک های قلبی عجیب با وینستون چسبید :)) ... خیلی خوش گذشت اگرچه فقط دو ساعت پیش هم بودیم ... امیدوارم بتونم اون جشن تولدو باهاش برم ... عاشق مهمونی های قاطی پاتی ام ... خوش گذرونی و بعدش فول شارژ شدن واسه یه دنیا مطالعه و نوشتن و فیلم و نقد و ماجراهای تازه ... الان خیلی ارومم ... دارم به شاندل می فکرم :) ... شاندل یه کلمه فرانسویه، نوشتمش و گذاشتم پروفایل تلگرامم ... سیلی از پیام ها اومد با یه سوال که شاندل یعنی چی؟! کیه؟! ... در کمال سرخوشی گفتم کرکتریِ که این روزها می نویسمش ... و یه لبخند پهن نشست رو لبم، جوری که کل صورتمو چشم هامو روشن کرد :) ... دیشب تا چهار صبح داشتم تو تخت به خودم می لولیدم و هی فکر می کردم ... عاقبت تسلیم خواب شدم و دنبال اون رشته ی درازو امروز گرفتم ... می دونی من باهاش می خوابم، باهاش بیدار می شم ... باهاش صبحون, ...ادامه مطلب

  • دنیای سوفی :)

  • امروز جمعه، سیزدهم بهمن نود و شش دنیای پر رمز و راز سوفی رو تموم کردم :) واقعا کتاب مفید و شیرینی بود برای شروع فلسفه و خیلی چیزها ازش یاد گرفتم و با اینکه فلسفه خیلی صریح و شاید دور از تخیله ولی خیلی به خیال پردازی هام پر و بال داد ... خیلی جاها منو به وجد اورد و جهان بینیم رو دگرگون کرد ... از سوفی، البرتو، سرگرد و هیلده ممنونم :) ... و نقد کوچکی که به این رمان فلسفی دارم اینکه اگه روایت داستان یه کمی جدی تر می بود و از دنیای بچگانه فاصله بیشتری می گرفت و مثلا سوفی پونزده ساله رو خیلی بچه فرض نکرده بود و به جای نوجوانانه یکم جوان پسندانه تر بود خیلی جذاب تر می شد ... بنظرم اگه رابطه ی البرتو و سوفی حتی رمانتیک بود به کشش داستان کمک بیشتری می کرد، حس می کنم داستان یکمی بین فلسفه و دنیای بچگانه سوفی که کم کم بزرگ میشه سرگردونه و این زیاد جالب نیست، برای یه مخاطب بیست و سه ساله که من باشم توی ذوق می زنه ... بنظرم اگه البرتو و سوفی تو موقعیت های جالب تری همدیگه رو ملاقات می کردن و مثلا سوفی هر بخش کتاب رو تو مکان های جذاب تری می خوند، توی کافه، توی کتابخونه، بعد از یه پیاده روی نایس تو یه جاده ی ساحلی، کنار دریا یا تو جمع دوستان اهل فلسفه مثل خودش یا هرچی مثل این، کتاب می تونست جوان پسندانه تر و به روزتر باشه و روند کند روایت جریان فعال تری به خودش می گرفت ... خیلی از بخش ها من دوست , ...ادامه مطلب

  • من زنی ام که هر مردی ارزوشو داره! :) :* و تو مردی که هر زنی ارزوشو داره! :) :* جیییزس کرایس! :))

  • یعنی اصن ایجااانم :))) اوووم :**** بوس به خودم :)) همین الان یه ترک یونیکِ انگلیش پلی کردم و حسابی به خودم افتخار دادم و اومدم وسط :))) فیلینگ استرانگ! :)) :** هر مادمازلی باید هر روز حداقل نیم ساعت جلوی اینه تو چشم های خودش عمیق بشه :) خط چشم مشکی بکشه :) سایه دودی بزنه :) چشم های کاریزماتیکو شهلا کنه :) ماتیک زرشکی بزنه به لب های یونیکش :) و تا می تونه قربووون صدقه خودش بره و بررررقصه :) :* ... "من زنی ام که هر مردی ارزوشو داره!" پ.ن: نه تنها مادمازل، بلکه هر موسیویی باید دوست داشتنی بودنو هر روز به خودش یاداوری کنه! :) این اتوبان دو طرفه اس ;), ...ادامه مطلب

  • خلسه نوشت/ StartUp

  • شاید بهتره باشه دقیقا همین الان که وسط این حس و حالم بنویسم ... امشب فصل دوم استارت اپو استارت زدم ... اوف چی بود لعنتی! ... روند ماجراهایی که اتفاق می افتنو خیلی دوست دارم و از خودم که شاید همیشه انتظار یه فیلم با جلوه های فوق العاده و کرکترای خارق العاده رو داشتم تعجب می کنم که چقدر به این سریال وابسته شدم و تک تک شخصیت هاش انگار خوده منن! با همشون یه همذات پنداری عمیق دارم ... اره همینه! داستان ... داستانه که مهمه ... خوده ایزی ام! خودش ... خوده نیک تالمن ... خوده فیل راس و رونالد ... من تموم حجم فشرده این احساسات و غرورم ... این همه شرافت و رنج و درد و امید و ناامید ... من تموم این پارادوکس های یونیکم ... سَوند ترک های سریال به نظرم فوق العاده ان ... باعث شدن ادم جدیدی رو کشف کنم و دل بسپارم به راهش، دنیاش ... دلش ... دارم همین الان تو دنیای اون قدم می زنم ... تو کهکشان راه شیری ام :) ... اونجا که نیک علارغم تموم مشکلات پدرش تا اون سر دنیا دنبالش می گرده و می گرده ... این بی نهایت باارزشه ... و اون موزیک امبیئنت جاز و اباژور زرد و کلبه ی چوبی لب دریا، ساحل و چهره ی درهم نیک، بهت ... اخ که منو برد به رویایی که هرگز نرفتم، نداشتم و ارزوشو داشتم ... امیدی که دیگه از دست رفت و تلاشی که علارغم زحمت زیاد به ثمر ننشت و تراژدی محض! و سایه ی سنگینِ خلا توی قلب ... خوده خودشه! همون که رو, ...ادامه مطلب

  • دو روز مانده به بیست و سه سالگی ام! ...

  • خسته ام و گوله شده در اغوش بخاری اتاق ابی ام, در حال سانت یونیک شکسپیر با صدای فرهاد جان مهراد ... امروز هم گذشت و لیترچر ... کجا بودی؟! نه تو بودی نه اون ... افسوس خوردم ... از تحمل اون همه ساعت برای دیدن چشمات ... نبودی و حسرت شد حواسی که نبود و نگاهی که به در اتاقت زل نزد ... ولی بی شک غروب بودی ... عاقبت تو را خواهم نوشت و در جهان واقعی مان راه بازگشتی نمی گذارم ... عاقبت به تو نامه های بسیار خواهم نوشت ... بیشتر از نبود تو دلم سرد شد ... کسل شد ... چشم هاش اویزون ... پرکیوپاینِ من ... دو روز مانده به بیست و سه سالگی ام ... نوزده دی ماه چشم انتظارت خواهم بود ... با همان چشم های قهوه ای تیره ..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها