در مجاورت عشق

متن مرتبط با «دنياي ما اندازه هم نيست» در سایت در مجاورت عشق نوشته شده است

بیست و چهارم دی ماه ...

  • هی لسن! امروز شاگردم نیومد و در نتیجه نه تونستم به تفریحم برسم نه تدریس! فقط علاف شدم و خدا لعنت کنه همچین شاگرد بوقی رو! این همونه که خیلی دوسش داشتم. حالا یه مدته منو مسخره خودش کرده! دختره ی بووووق, ...ادامه مطلب

  • مای فیلینگز ...

  • هی لسن سلام، من دوباره اومدم :) امروز کتاب استادینگ د ناول رو تموم کردم. لعنتی، درسته کم حجم بود ولی خیلی سخت بود ... هوف پوف واقعا ... لعنتی انگلیش خوندن دو سه برابر فارسی تایم و انرژی می گیره ... لع, ...ادامه مطلب

  • نوزدهم دی ماهِ جان!

  • یه روز بارونی بی نظیر! و 24 سالگی ام! تولدم مبارک! به امید سلامتی، عاقبت بخیری، و درخشش های روز افزون :), ...ادامه مطلب

  • پلان اول، سکانس اول، ریویرا، خیابان هفدهم

  • داخلی- اتاق سولانژ- غروب گوشی رو بر می دارم و می خوام تکست بدم, وسط پراکنده خوانی هام از مجله ادبی سر شوق اومدم, بحث پیت حلبی شد و اتیش و گرمای وجود, که یادش افتادم ... تصورش کردم بعد اون همه شکست و زمین خوردن هام و سختی دلش, که بالاخره اومده لب ساحل و صدای چرخ ماشینش رو ریگ های درشت سیاه ... از هپروت افکارم که یکم به دنیای واقعی فاصله می گیرم, گوشی رو بر می دارم, می خوام به یکی تکست بدم, لیست پیامک های اخیرو نگاه می کنم ... جیزس! از اخرین روزی که به فلانی تکست دادم چقدر گذشته ... زیر حرکت اسلوی شستم صفحه یکمی می سره بالا و یه پله پایین تر, اسمشو می خونم, شاندل ... اوه از مرز سیزده روز گذشت تکست ندادن هام ... شایدم بیشتر, کی می دونه؟! حتی اگه یه سال هم تکست ندم فکر نکنم جبران اون یه مدت ِکذایی مدام تکست دادن بشه ... هووف ... برو به درک لعنتی ... ته دلم به هم می خوره ... اخه مگه میشه یه ادم انقدر گند بزنه به در و پیکر شخصیتی که خودت ساختیش! ... دلم می خواد شاندلو بگیرم محکم بکنمش از تن اون ... جدا کنمش از اون بی غیرته لاس وگاسی! ... این لقب یونیکو می بینی؟! می چسبونمش رو پیشونیه سفیده مردهای لاسی! با همه و هیچکس می دن و می گیرن بی شرف ها ... دست سردم رو صفحه ی شصت و سه مجله و عطر کاغذیش سخت شده, از ورق کناری چشم های چاپلین با اون سیاه دلبر دورشون چشام و غم لرزیده نگاهمو قاب گرفته ان, ...ادامه مطلب

  • درون ما ز تو یک دم نمی شود خالی! ...

  • همین الان در حال یه ترک یونیک فرانسوی ... تا پلی میشه انگار دارمت ... خاطرات ترمی که گذشت هجوم میارن ... وقته پروازه! فردا بعد از بیست روز می زنم بیرون از این اتاق! طلوع ... خورشیدو می بینم ... دلم شاید یکمی تنگ باشه ... بیشتر خنثام ... از یه طرف به نوشتنت فکر می کنم از یه طرف می گم خب که چی؟! ... بزار با یه پلان یهویی و بداهه شروع کنم ... میام از تو کریدور رد میشم ... یه نگاه به راست کافیه ... در دفترت بسته و غروبی ... شایدم باز باشه ... دیگه هیچ فرقی نمی کنه ... هیچ فرقی! ... بیست روز از هم بی خبر ... دلم خنک شد ... زیادی خوشی زده بود زیر دلت ... فکر می کردی همیشه هستم ... حالا که نیستم احساس خیلی خوبی نسبت به خودم دارم ... دیگه دستم نرفت واست نامه بنویسم ... اصن چی بگم؟! من دیگه احساسی ندارم که بخواد واسه تو بتپه! جیییزس! فقط اینکه یعنی این بیست روزو چطور گذروندی؟! ... , ...ادامه مطلب

  • دو روز مانده به بیست و سه سالگی ام! ...

  • خسته ام و گوله شده در اغوش بخاری اتاق ابی ام, در حال سانت یونیک شکسپیر با صدای فرهاد جان مهراد ... امروز هم گذشت و لیترچر ... کجا بودی؟! نه تو بودی نه اون ... افسوس خوردم ... از تحمل اون همه ساعت برای دیدن چشمات ... نبودی و حسرت شد حواسی که نبود و نگاهی که به در اتاقت زل نزد ... ولی بی شک غروب بودی ... عاقبت تو را خواهم نوشت و در جهان واقعی مان راه بازگشتی نمی گذارم ... عاقبت به تو نامه های بسیار خواهم نوشت ... بیشتر از نبود تو دلم سرد شد ... کسل شد ... چشم هاش اویزون ... پرکیوپاینِ من ... دو روز مانده به بیست و سه سالگی ام ... نوزده دی ماه چشم انتظارت خواهم بود ... با همان چشم های قهوه ای تیره ..., ...ادامه مطلب

  • مارلون براندو :)

  • همین الان فیلم انعکاس در چشم طلایی مارلون براندو تموم شد ... با صدای شلیک گلوله های پی در پی ... جیزِس ... کرایست ... خیلی تحت تاثیرم ... بعدا درموردش می نویسم ... مارلون ... , ...ادامه مطلب

  • مارلونم :)

  • به نام او همین الان داشتم واسه چندمین بار تموم صحنه های دوست داشتنی فیلم اخرین تانگو در پاریس و انعکاس در چشم طلایی مارلون و تماشا می کردم ... یعنی یه جور خفنی گرفتارشم ... ععععشقه ... الانم دارم فیلم اتوبوسی بنام هوس رو دانلود می کنم ... و بعدش لیسن تو مارلون که مستند زندگیشه ایجانم ... می خوام تم, ...ادامه مطلب

  • مارلون براندو

  • همین الان فیلم انعکاس در چشم طلایی مارلون براندو تموم شد ... با صدای شلیک گلوله های پی در پی ... جیزِس ... کرایست ... خیلی تحت تاثیرم ... بعدا درموردش می نویسم ... مارلون ... , ...ادامه مطلب

  • همین الان یهویی

  • اعتراف می کنم تا همین الان که سر کلاس دروس عمومی نشستم و مطلب جدید لافکادیو رو خوندم متوجه شدم پسره!! :- به همین برکت قسم، تا حالا فکر می کردم دختره!!! :-  یه اعتراف دیگه هم می کنم، و اونم اینکه امروز اخرین روز دانشگاهه و داره بارون میاد و همه چی اوکی، همه چی عالی فقط بگو دوستم داری! :))) می خوام برم عزیزمو ببینم ... ایجااانم :))), ...ادامه مطلب

  • تنها صداست که می ماند! ...

  • همین الان، در حال تلگرام ... تکست تکست ... و چک چک ... :))) من عاااشق قابلیت ویس تلگرامم ... کلا من دیوونه ی رکورد صدام ... عاشق ویس فرستادن ... عاشق لذت بردن از صداهای رنگارنگ و البته صدای خودم :))) صدا، صدا، صدا، تنها صداست که می ماند! ... , ...ادامه مطلب

  • باید می گذاشتی عاشقت بمانم

  • باید می گذاشتی عاشقت بمانمعشق چیزی نیستکه هر دقیقههر روز، اتفاق بیفتداگر افتادباید دو دستی چسبیدشباید می گذاشتی دو دستی بچسبمبه قایق هایی که نجاتمان می دادندبه رویاهایمبه عشقزندگی اقیانوس دیوانه ای ست ...  #مهدیه_لطیفی,باید میگذاشتی عاشقت بمانم ...ادامه مطلب

  • من زنده بودم اما انگار مرده بودم ...

  • ❤️من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم یک عمر دور و تنها، تنها به جرم این که او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجماز بس که خویشتن را در خود فشرده بودم در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد گویی بجای خورشید من زخم خورده بودم وقتی غروب می شد وقتی غروب می شد کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم ❤,من زنده بودم اما انگار مرده بودم,من زنده بودم اما انگار مرده بودم دانلود,من زنده بودم اما انگار مرده بودم mp3,من زنده بودم اما انگار مرده بودم شاعر,آهنگ من زنده بودم اما انگار مرده بودم,شعر من زنده بودم اما انگار مرده بودم,ترانه من زنده بودم اما انگار مرده بودم,دانلود آهنگ من زنده بودم اما انگار مرده بودم,دانلود ترانه من زنده بودم اما انگار مرده بودم,من زنده بودم اما انگار که مرده بودم ...ادامه مطلب

  • دنیای ما اندازه‌ی هم نیست

  • دنیای ما اندازه‌ی هم نیست من عاشق بارون و گیتارم من روزها تا ظهر می‌خوابم من هر شبُ تا صبح بیدارم   دنیای ما اندازه‌ی هم نیست من خیلی وقتا ساکتم، سردم وقتی که میرم تو خودم شاید پاییز سال بعد برگردم   دنیای ما اندازه‌ی هم نیست می‌بوسمت اما نمی‌مونم تو دائم از آینده می‌پرسی من حال فردامم نمی‌دونم   تو فکر یه آغوش محکم باش آغوش این دیوونه محکم نیست صد بار گفتم باز یادت رفت دنیای ما اندازه‌ی هم نیست   #رستاک_حلاج  ,دنیای ما اندازه ی هم نیست,دنياي ما اندازه هم نيست,دانلود آهنگ دنياي ما اندازه هم نيست ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها