حال_خوب :)

ساخت وبلاگ

به نام او

همین الان دارم یکی از اهنگ های شارل آزناوور رو گوش میدم

و خیلی حس و حال نایسی دارم ... خداروشکر :))

دیروز عصر رفتم بیرون کلی قدم زدم و پیاده روی و موزیک و عشق ...

خیلی عالی بود مخصوصا که تصادفی دیدم دکه روزنامه فروشی بازه

و مجله داستان همشهری رو خریدم و این خیلی عشقه!

چون الان می خوام با کلی حس خوب بشینم مطالعه کنم و

شخصیت های داستانمو بال و پر بدم ... :) هورا ...

ولی می دونی همه این حس های خوب از چی میاد؟!

از خواب خوب و تغذیه سالم! واقعا دارم روش کار می کنم ...

دیشب ارام بخش خوردم و با اینکه دیر خوابیدم

ولی خواب خوب دیشب امروز قشنگمو می سازه :)

از اون روزی که اخرین تانگو مارلون رو دیدم

خیلی مشتاق بودم به دیدن بقیه فیلم هاش ...

تا حالا اینا رو دیدم :

اخرین تانگو در پاریس

انعکاس در چشم طلایی

به من گوش کن، مارلون

اتوبوسی به نام هوس

و تو این روزها هم می خوام اینا رو ببینم :

در بارانداز

سایونارا

کنتسی از هنگ کنگ

همشون واقعا فوق العاده ان! :) با بازی درخشان و بینظیر مارلون

ایشالا درموردشون تو پست های اینده حسابی می نویسم :)

وقتی از چیزی خوشم بیاد و عاشقش بشم، هر چیز که باشه

با عشق و پشتکار تا اخرشو میرم ... :)

مارلون هم یکی از مهم ترین ادم های زندگیمه ...

می دونی یجورایی واسه یه شخصیت هایی که ورای زمان هستن

نمیشه اصلا مرگ رو متصور شد ...

اینا همیشه بودن، هستن و خواهند بود :)

در مجاورت عشق...
ما را در سایت در مجاورت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msolangeg بازدید : 232 تاريخ : سه شنبه 6 تير 1396 ساعت: 10:16